اتفاقا کاره ما از اونا سختتره...اونا یه نقد میکنن میره کسی جرات داره بشون بد نگا کنه

ما تا یه نقد بکنیم (چ ب جا چ بی جا)همه میریزن سره مون که عزیزم برو ماستت و کره کن(فقط با لحنی یکم خیل فجیع ک خوشبختانه اینجا جای بازگوییش نیس

)
ولی حالا جدی..یه تشکر میکنم - یه پیشنهاد - و یه درخواست
تشکر به خاطره اینکه نقد جدی گرفته شده...توی یه تاپیک اشاره کرده بودی ک نویسنده هر چی بیشتر بنویسه دستش روونتر میشه...با اجازه
میخوام یه پرانتز باز کنم و بگم جدا از شوخیایی ک شد یه نقاده که وظیفه سنگین تکامل یه نویسنده رو برعهده داره...وقتی نقاد یه قسمتیو نقد میکنه ناخوداگاه اون قسمت تو ذهن نویسنده پررنگ میشه
و خلاقیت و هوش و همه چیزا ره ب صف میکنه تا دهنه نقادو گل بگیره

... بعضا ملت به چشم ویلنای درجه یکه زندگیه نویسنده ها به نقادا نگا میکنن...
درصورتی ک نقاد یه حرف علمی میزنه فوج فوج صلواته که از گوشه و کنار ب نسلش میرسونه(پوینت:اعصاب ما فولادیده تره)
نقاد(بینوا

)با پررنگ کردنه خامی های قلم نویسنده ...به عنوان یه کاتالیزور باعث پختگیه قلم میشه...طبعا هم هرچی نوشته قوی تر باشه نقدم تند و تیز تر میشه
حالا یه موضو پیش میاد ...اونم اینکه نقاد نویسنده رو فراری میده و قلمش و ازش میگیره و نمدونم دیگه شور و شوقه نوشتن و در نویسنده میکشه و از این حرفا
راست و حسینیش اینه که اقایون نویسنده های جدید...شما ک میخوای نویسنده بشی و با نوشته هات حال کنی و حال کنن...اگه میخوای پیشرفت کنی باید پیه این حرفا رو به خودت بمالی...نقد تو رو بزرگتر میکنه
تو رو قویتر میکنه میتونی با این حرفا ازش فرار کنی ولی حقیقتش عوض نمیشه...بزار هر کی هر چی میخواد بگه(به این نکته هم اشاره کنم تهه تهش نقاد به غیر از حالی که توی قویتر کردنه نویسنده میبره
و اون فوجهای عظیم صلوات چیزه دیگه ای انتظار نداره...نهایتش نویسندس ک بالا میره و به مقصد والا میرسه

)
اینم بگم ک نقاد داریم تا نقاد..یه نقاد میشع فراستی...تهه خلاقیتش میشه نقدی از نقد خودش میکنه...یکیم میشینه نقد میکنه به فیلم نولان نمره میده
پیشنهادم میکنم ک یه گروپ نقدیه بین الفرمی را بندازیم...گروپی ک اگه نقد کنه بشه افتخار واسه نویسنده...یه جورایی بتونیم سرتیفیکیت بدیم ب نویسندهای اینترنت
درخواستم میکنم واسه پیوستن به گروپ نقدینگی

و ترجمه
